به گزارش روابط عمومی خیر ماندگار؛ نشست مجازی «ادبیات و نیکوکاری» عصر یکشنبه ششم شهریورماه با حضور دکتر اسماعیل امینی (استاد دانشگاه، شاعر و پژوهشگر ادبیات)، بهمن بنی‌هاشمی (شاعر و پژوهشگر ادبیات)، مهدی صالحی (دبیر انجمن ویرایش و درست‌نویسی)، حجت‌الاسلام محمدمهدی خانمحمدی (شاعر و مسئول رویدادهای نیکوکارانه در مرکز فرهنگ نیکوکاری) به همت مرکز فرهنگ نیکوکاری برگزار شد. 

 در ابتدای این نشست، حجت‌الاسلام محمدمهدی خانمحمدی (شاعر و مسئول رویدادهای نیکوکارانه در مرکز فرهنگ نیکوکاری)به معرفی پادکست نیک آوا پرداخت و گفت: این پادکست به صورت تخصصی در زمینه نیکوکاری فعالیت می‌کند. اپیزودهای مختلفی درباره «زنان و نیکوکاری»، «محیط زیست و نیکوکاری» و ... تا به امروز در این پادکست منتشر شده و متناسب با هر اپیزود، یک برنامه لایو نیز با حضور متخصصان آن حوزه برگزار شده است تا از نظر کمی و کیفی رابطه موضوعات مختلف با نیکوکاری بررسی شود. از آنجا که هفتمین اپیزود پادکست نیک‌آوا به «ادبیات و نیکوکاری» اختصاص داشت، این برنامه لایو نیز به یکی از شیرین‌ترین مباحث یعنی ادبیات اختصاص داده شده است.

 در ادامه، دکتر اسماعیل امینی، شاعر و پژوهشگر ادبی درباره جنبه‌های اصلی و فرعی ادبیات بیان کرد: خوشحالم که به موضوع ادبیات و نیکوکاری توجه شده است؛ چون غالباً وقتی که درباره ادبیات حرف می‌زنیم آن بخش‌های فنی و سخن‌وری مثل بلاغت و نقد ادبی بیشتر موردتوجه قرار می‌گیرد و خیلی کمتر درباره بنیان ادبیات که بر اندیشه، فرهنگ و گسترش معنویت است، بحث می‌شود. عموماً وقتی افراد درباره آثار ادبی حرف می‌زنند به جنبه سرگرم‌کننده، جالب و تفریحی آن توجه می‌کنند؛ درحالی که این جنبه، جنبه اصلیِ اهمیتِ ادبیات نیست. در حدی که من اطلاع دارم و زبان‌های مختلف را می‌شناسم مثل فارسی، عربی و ترکی، ادبیات خودبه‌خود اصالت ندارد؛ زیرا به این دلیل ارجمندی دارد که مروج اخلاق، معنویت، مناسبات انسانی و تجربه‌های عام انسانی است که به اصطلاح، به آن حکمت می‌گویند. سخن‌وری به خودیِ خود که ارزش ذاتی ندارد. به همین دلیل به نظرم اگر جنبه‌های دیگر مربوط به اندیشه و حوزه‌های محتوایی ادبیات هم موردتوجه قرار بگیرد خیلی خوب است.

 وی در پاسخ به این پرسش که «ادبیات تعلیمی به‌ویژه در نیکوکاری سبقه‌ای دارد که می‌توان در تمامی آثار، این مضمون و محتوا را مشاهده کرد؛ اما آیا در رویکرد امروزی و ساحت ادبیات مدرن آن خط‌مشی می‌تواند ادامه داشته باشد؟» گفت: گمان می‌کنم مجموعه‌ای که به عنوان اندیشه و تفکر مدرن و مدرنیته شناخته می‌شود، محصول خوشایندی نداشته و صرفاً بعضی رهاوردهای جزئی و فردی برای جامعه بشری داشته است؛ مثلا غلبه روش‌های علمی و تکیه به عقل به جای روش‌های اساطیری و ذهنی نسبت به جهان که البته از این منظر خوب است؛ ولی رهاورد کلی‌اش خوب نیست چون مجموعه‌ای از فضایل انسانی و اخلاقی را به عنوان رهاورد دوران تفکر سنتی، مهجور یا انکار کرده و حتی نابخردی دانسته است.

 این شاعر و پژوهشگر ادبی افزود: بنیان تفکر مدرنیته بر فرد و منافع فردی است. اگر قرار باشد انسان در مجموع، مبتنی بر عقلِ حسابگر و منافع فردی و مبتنی بر لذت و سود زندگی کند، زندگی‌اش خیلی زود غیرانسانی می‌شود. به هرحال ما موجود اجتماعی هستیم و نمی‌توانیم غافل از وضعیت دیگران، لذت، سود و سعادت فردی داشته باشیم. کار هنرمندان، سخن‌وران و متفکران است که مراقب این جنبه از تمدن انسانی باشند؛ یعنی همه تمدن انسانی فقط آسمان‌خراش‌های باشکوه و کشتی‌های اقیانوس‌پیما و موشک‌های قاره‌پیما نیست. این مقدار از حرص انسان به اینکه مداوم در حال تولید و مصرف باشد و مواد اولیه و طبیعت را به زباله صنعتی تبدیل کند نابخردانه است.

 امینی ادامه داد: عده‌ای هستند که در آثارشان نه لزوماً فقط ادبیات تعلیمی، بلکه اساساً نگرانی‌های خود را نسبت به جنبه اخلاقی زندگی انسانی منعکس می‌کنند؛ ولی این جریان اصلی و غالب نیست. جریان غالبی که به عنوان اثر ادبی به‌خصوص در حوزه تخصص ما یعنی شعر عرضه می‌شود جریانی است که به قول قدما اشتغال به لفظ دارد؛ تصوری نادرست از ادبیات که گویی شعر یک ابراز توانایی فنی نسبت به سخن است. اسمش را گذاشته‌اند مهندسی کلمات و حتی درباره مهندسی آگاهانه و حرفه‌ای کلمات سخن می‌گویند که حاصلش واقعا سرگرمی است؛ یعنی این را پنهان هم نمی‌کنند. می‌گویند یک چیز سرگرم‌کننده مثل بقیه چیزهاست. انگار که انسان نیازی به این ندارد که تجربه‌های عام و حتی فردی ارزشمند خود را به یک زبانی تثبیت و به دیگری منتقل کند. انگار که به اوج خردمندی و دانایی رسیده است و هرچیزی که لذت‌بخش و تأمین‌کننده فردیت است اصالت دارد و هرچیز غیر از او کنارگذاشتنی است. کتاب «اخلاق‌الاشراف» اثر عبید زاکانی را با خودم در این جلسه مجازی آورده‌ام. عبید چنین روزگاری را داشته و پیش‌بینی هم کرده است.

 در ادامه این نشست، مهدی صالحی، دبیر انجمن ویرایش و درست‌نویسی در پاسخ به این سؤال که «باتوجه به اینکه زبان به عنوان موجود زنده از گذشته تا کنون دچار تغییر و تحول شده است؛ آیا در مضمون نیکوکاری هم دچار یک سیر گردشی هستیم؟» بیان کرد: ابتدا مقدمه‌ای بگویم؛ اینکه معتقدم هنر خودش یک‌جور نیکوکاری است. زیرا هنرمند آدمی است که شاید با یک مرارت یا زحمتی به یک فناوری نرم و تکنیک و توانمندی‌ای دست پیدا می‌کند و سعی می‌کند چیزی را به مردم نشان دهد که در حالت عادی دیده یا به آن توجه نمی‌شود. خود این فرایند، یک فرایند نیکوکارانه است. ذات هنر، ذات نیکوکارانه است. اگر به این توجه کنیم، فضا برایمان شفاف‌تر می‌شود. بالتبع ادبیات هم دارد انسان‌ها را از جایگاهی که هستند بلند می‌کند و به جایگاه دیگری می‌برد. هنرمند دارد ذوق‌آفرینی می‌کند و نشان دادن یک امر لطیف به افراد دیگر هم نیکوکارانه است.

 صالحی افزود: معتقدم کسانی مثل فردوسی و حافظ، خیر ماندگار تولید کرده‌اند. هزار سال است که یک تمدن دارد خودش را به کتاب فردوسی منتسب می‌کند؛ یعنی عملاً ما از یک متن وارد یک جامعه‌سازی می‌شویم. ادبیات دارد این کار را می‌کند؛ خیر ماندگاری را تولید می‌کند و حداقل اثرش انسان‌سازی است. اگر رشد کند یعنی جامعه این خیر را بفهمد، به آن احترام بگذارد، توسعه‌اش دهد و مطالبه کند جامعه‌ای تولید می‌شود که هنرمند نقش محوری، اصلاح‌گری و رشددهی دارد. ممکن است دوستان بگویند که این حرف‌ها برای قدیم است و الان در دنیای جدید این حرف‌ها مطرح نیست؛ اتفاقاً در دنیای جدید این حرف‌ها وجود دارد. کاری که از نظر تربیت اجتماعی دارند در دنیا جلو می‌برند این است که مردم را کتابخوانِ منتقد کنیم. در اروپا، این یک محور است که اگر مساله‌ای در جامعه پیدا شد، ساختارهای اجتماعی‌مان را تغییر ندهیم؛ بلکه باید مفاهیم ادبی‌مان را متناسب‌سازی کنیم.

 حجت‌الاسلام خانمحمدی به عنوان اداره‌کننده این نشست، نظر خود را این‌طور بیان کرد: اینکه انسان بتواند جهانی را متحول کند نیازمند این است که خودش یک جهان متحول‌یافته‌ای باشد.  سوال این است؛ انسانِ امروز در زندگی‌اش از نظر ساحت اندیشه‌ای چه‌قدر با نیکوکاری در ارتباط است.

 اسماعیل امینی در پاسخ اظهار کرد: آثار انسان‌ها بر شیوه زندگی‌شان دلالت می‌کند؛ یعنی تجلی پاک‌بودن و خداشناس‌ بودن و اعتقاد به معاد در آثار و رفتار ما منعکس می‌شود.

 وی درباره واردشدن کنش‌های نیکوکارانه بیرونی در حوزه شعر نیز گفت: بعضی صورت تمثیلی دارد و بعضی روایی. مثلا سیمین شعری دارد درباره بچه‌ای که پسته می‌خواهد. در شعر نیمایی و قالب‌های سنتی نیز از این جنس فراوان داریم. در روزگاری که هیچ‌کس نگران زیبایی نیست، اهل هنر و شاعران نگران و مراقب آن هستند.

 در ادامه، مهدی صالحی به ضرورت حفظ ساحت زبان که می‌شود از آن به عنوان یک خیر ماندگار یاد کرد، گفت: نیکوکاری و ادبیات تعبیر رندانه‌ای است؛ چون چندموضوع را در برمی‌گیرد؛ نیکوکاری در ادبیات، نیکوکاریِ برآمده از ادبیات و نیکوکاری با ادبیات. تا حالا به این فکر کرده‌ایم که با ادبیات چه‌طور می‌توان نیکوکاری کرد؟ مثلا در دنیا پژوهش می‌کنند که بیماران افسرده را با نوشتن درمان کنیم؛ حتی موضوع شعردرمانی داریم. ماجرای هزار و یک شب همین‌‌طور بوده است و حالا دارد فرایندهای علمی پیدا می‌کند. این اتفاق خوبی است. ای کاش می‌توانستیم درباره نیکوکاری ‌نکردن با زبان و تبهکاری با زبان صحبت کنیم؛ چون ما تحت‌تأثیر جنگ‌های شناختی هستیم که محور همه‌شان زبان است. اگر حواس‌مان به زبان باشد به جزئیات آن توجه می‌کنیم؛ اینکه فکر کنیم مساله زبان تقلیل پیدا کرده است به ورود واژگان بیگانه و واژه‌گزینی. نتیجه‌اش این می‌شود که بچه‌های ما از نظر زبانی بی‌سواد بار می‌آیند و با زبان و ادبیات فارسی نسبتی ندارند و مواجه می‌شویم با جامعه‌ای که نمی‌تواند بگوید، بنویسد و بخواند. طبق مشاهده‌ام، مدارس خارجی پذیرفته‌اند که بنای جامعه بر زبان است که این زبان فرهنگ، اقتصاد، فناوری و خلاقیت را می‌سازد.

  دکتر امینی نیز درباره موضوع حفظ زبان بیان کرد: آیا نیازی به حفظ زبان است یا نه؟ این مسئله ما ادبیاتی‌هاست؛ ولی در حالت عمومی خیلی‌ها می‌گویند چه نیازی است. زبان هم ابزاری است که تغییر می‌کند. آیا حفظ زبان یعنی با تغییرات مخالفت کنیم و نخواهیم به روز باشد؟ وقتی می‌گوییم حفظ زبان درباره چندچیز حرف می‌زنیم؛ یکی ساختمان کلی و نحو زبان است که آن حتی اگر مفردات تغییر کنند، چندان تغییر نمی‌کند؛ البته که به تدریج آسیب می‌بیند. زبان آدم امروزی فقیر است حتی اگر تحصیل‌کرده باشد. چون مفاهیم عوض شده‌اند به این روز افتاده‌ایم. معنای مفاهیم و اصطلاحات کلیدی عوض و تبدیل به صورت شده است.

 بهمن بنی‌هاشمی، شاعر و پژوهشگر ادبیات نیز که به دلیل اختلال در اینترنت نتوانسته بود از ابتدا در بحث شرکت کند، درباره نفوذ عرفان در زمینه‌های اخلاقی شعر و ادبیات فارسی گفت: عرفان نفود ویژه‌ای دارد. یکی از این دستاویزهایی که می‌تواند به کمک ما بیاید متون عرفانی است. زیرا در نگاه رها و آزاد یک عارف، فرقی وجود ندارد که به یک مسلمان کمک شود یا غیرمسلمان و کمک به نام او نوشته شود یا دیگری. مطالعه آثار ادبی می‌تواند ما را از قیدوبند بسیاری از مسائلی که امروز گریبان‌گیر فعالیت‌های نیکوکارانه شده است، نجات دهد.

در پایان نشست، دکتر اسماعیل امینی بخشی از کتاب «اخلاق‌الاشراف» اثر عبید زاکانی را برای مخاطبان قرائت کرد.