به گزارش روابط عمومی خیر ماندگار، همزمان با هفته پژوهش، پنجاهوپنجمین نشست از سلسلهنشستهای خیر ماندگار با موضوع «موزه، وقف و کنش اجتماعی» چهارشنبه، 23 آذرماه به همت پژوهشکده آلاء به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر صفورا برومند، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: در شورای بینالمللی موزهها که تابستان امسال در پراگ (پایتخت جمهوری چک) برگزار شد، تعریف جدیدی از موزهها با نظر 120 کشور ارائه شد. در واقع مسئله کووید 19 و عدم دسترسی مردم به فضای فیزیکی موزه باعث شد که به دنبال یک تعریف جدید از موزه باشند. طبق این تعریف، موزه نهادی غیر انتفاعی در خدمت جامعه است که به نگهداری و حفاظت میراث ملموس و غیر ملموس میپردازد، با مشارکت جوامع اداره میشود و هدف آن آموزش، سرگرمی، تفنن و به اشتراکگذاشتن دانش است. از نظر یونسکو از موزه به عنوان فضایی برای انتقال فرهنگی، یادگیری، انسجام اجتماعی و توسعه پایدار یاد شده است. در تعاریف رسمی از موزه، بر نقش مشارکت و کنشگری اجتماعی تأکید شده است.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در مورد چیستی کنشگری اجتماعی اظهار داشت: کنشگری اجتماعی، فعالیت داوطلبانه در زمینههای سیاسی، زیستمحیطی، فرهنگی و اجتماعی است که به صورت کمک متقابل، انسجام امور خیریه و مشارکت مدنی تعریف شده است؛ این تعریف با وقف هماهنگ است. در وقف، داوطلبانهبودن و امور عامالمنفعه مطرح است. وقف یکی از قدیمیترین سنتهایی است که در جوامع به صورت کنش اجتماعی مرسوم بوده است.
وی با طرح این سؤال که موزههای وقفی چطور میتوانند از فرصتهایی که کنشگری اجتماعی در اختیارشان قرار میدهند، استفاده کنند، گفت: «نورمن فرکلاف»، زبانشناس بریتانیایی یک نظریه با نام نظامهای گفتمان دارد. در تعریف او، فعالیت موزه وقفی به عنوان کنش قلمداد میشود. فرکلاف یکسری مؤلفههای نشانهشناختی دارد، نظامهای گفتمان او سه مؤلفه دارد: گفتمان، ژانر و سبک. موزه وقفی، واجد گفتمان است.
این پژوهشگر تاریخ اظهار داشت: یک موزه وقفی اولین کاری که میتواند بکند، این است که کنش اجتماعی خاص و یک برنامه نظاممند در حوزه فعالیتهایش داشته باشند. از نظر مدیریت، برنامهریزی برای جلب حمایت واقفان، خدمترسانی به پژوهشگران و سیاستگذاری برای وقف آثار داشته باشد و از طرفی از درآمد موقوفات برای تجهیز موزه استفاده کند. موزه وقفی باید خود را به مخاطب معرفی کند. آثار متنوعی باید در موزههای وقفی داشته باشیم تا مخاطب درگیر شود. موزه وقفی باید هویت خود را به اطلاع مخاطب برساند.
نقش اجتماعی موزههای وقفی
در ادامه، رضا دبیرینژاد، رئیس موزه ملی ملک با موضوع «نقش اجتماعی موزههای وقفی» به سخنرانی پرداخت و گفت: حضور موزههای علمی، آموزشی و مجازی را در حوزههای وقفی نداریم، شاید در تنوع امور نیکوکارانه بشود برای این حوزهها زمینهسازی کرد.
وی با بیان اینکه موزه امروز در تعریف و اَشکال، کثرت پیدا کرده و متنوع شده است، عنوان کرد: این سؤال مطرح است که چطور بین کثرت و کنشگری اجتماعی میتوان رابطه ایجاد کرد. موزهها، چیزهای مختلف را گردآوری و نگهداری میکنند و در دسترس قرار میدهند. وقف هم آنچه را گردآوری شده است، برای اینکه در دسترس باشد، نگهداری میکند. گویی موزهها و وقف هر دو یک کار میکنند. لذا از کارکرد موزه در خدمت وقف و از کارکرد وقف در خدمت موزه باید استفاده کرد.
این پژوهشگر موزه تصریح کرد: وقتی سراغ عقبه وقف میرویم، میبینیم از آنچه به عنوان میراث فرهنگی و علمی یاد میشود، عمدتاً در مراکزی مثل آرامگاهها، مدارس، مساجد و کتابخانهها نگهداری میشده است. این میراثها همیشه به واسطه وقف نگهداری میشدند.
موزه به پایداری اجتماعی کمک میکند
دبیرینژاد خاطرنشان کرد: شعار جدید ایکوم (شورای بینالمللی موزهها) برای سال میلادی جدید «موزهها، پایداری و بهتر زیستن» است. حتما یک ناپایداری اتفاق افتاده که به یاد پایداری افتادهاند. این ناپایداری ساحتهای مختلف دارد؛ یک بخش ناپایداری اقلیمی است، مثل گرمشدن زمین و یک بخش ناپایداری اجتماعی است که به خاطر کثرت تقابل و بههمریختن بنیانهای اجتماعی است. پس یا باید نظم جدید شکل گیرد یا باید به نظام قبل برگردیم. امروز در جهان دچار بحرانهای فرهنگی و اجتماعی شدهایم که ابعاد مختلف انسانی و زیستی را دچار خدشه کرده است. اگر قرار است به پایداری اجتماعی برسیم، نیاز است که نهادهایی متمرکز بر این خطرها شوند. نیاز داریم که امکان گفتوگو بین نهادها و اقشار را در نظام منطقی فراهم کنیم. موزهها هم باید نسبت خود را با شعار«موزهها، پایداری و بهتر زیستن» مشخص کنند، اینکه چطور میتوانند در خدمت پایداری و بهترزیستن باشند.
وی با بیان اینکه موزهها میتوانند جلوی گسستها را بگیرند، عنوان کرد: موزههای وقفی ارجاع به سنتها و تجربههای زیستی دارند. توجه به موزه به خصوص موزههای وقفی در بهرهبرداری فرهنگی و رسیدن به منابع علمی و آموزشی موثر است. اگر موزهها نتوانند علاوه بر گردآوری و نگهداری، خدمات اجتماعی ارایه دهند، دچار ناپایداری میشوند و کمکم از لیست اجتماعی کنار گذاشته میشوند، وقف هم همینطور است. کنش اجتماعی و خدمات اجتماعی موزه و وقف نهتنها به پایداری اجتماعی بلکه به پایداری خودشان هم کمک میکند. سالهاست تعامل و خدمات اجتماعی دغدغه جدی موزههای دنیاست. برگزاری نمایشگاه از قابلیتهای موزه است که موزه از طریق آن نقش رسانه پیدا می کند و با جامعه تعامل پیدا میکند.
رییس موزه ملی ملک، وقف را آئین بیزمان امتداددار دانست و افزود: هر بار مواجه شدن ما با موزههای وقفی باید نو شدن را با خود داشته باشد. در مورد موزههای وقفی احساس خطر میکنم. یک بخش آن معطوف به این است که نتوانستند سبک سازی جدید کنند و بومیسازی نشدند. مسئله دیگر این است که نگاه به وقف در کشور نگاه مذهبی است در صورتی که وقف ساحتهای علمی و فرهنگی نیز دارد. برجستهشدن بُعد مذهبی در وقف باعث شده است که موزههای وقفی نتوانند خود را به روز کنند. اگر این موزهها بتوانند خدمات علمی، آموزشی و اجتماعی دهند به اهداف و نیات مذهبی هم رسیدهاند.
تلفیق موزه و کتابخانه، ایدهای هوشمندانه
در ادامه، نوشاد رکنی، رئیس بخش مرمت کتابخانه و موزه ملی ملک، سخنرانی خود را به مسئله «کتابخانه و موزه ملک، امتداد و وقف فرهنگی» اختصاص داد و با اشاره به اینکه وقف صرفاً مفهوم مذهبی نیست، گفت: در دوره ساسانی دیوان وقف داشتیم یعنی وزارتخانهای که کارش وقف بود. وقف کتابخانه هم مسئله جدیدی نیست. در دوره آل بویه کتابخانهای در شیراز با بیش از 300 اتاق بنیان گذاشته شد که در آن حتی کاغذ و قلم پژوهشگران نیز تأمین میشد. متأسفانه این کتابخانه از بین رفت.
رئیس بخش مرمت کتابخانه و موزه ملی ملک اظهار داشت: کسی که وقف میکند میخواهد مدیریت خود بر اموالش را تا ابد نگه دارد اما گاهی در عمل این اتفاق نمیافتد. مثلاً برای موقوفاتی که از جنس کتاب و کتابخانه هستند، مخاطراتی وجود دارد. کتاب، ابزاری است برای انتقال فکر، ایده و آموزش، لذا با تغییرات سیاسی، حکومتی و مذهبی، اول به سراغ این ابزارها می روند.
وی با بیان اینکه حاج حسین ملک (بنیانگذار موزه ملک) هوشمندانه عمل کرد، افزود: از وقفنامه ایشان مشخص است که وقفنامههای قبل از خود را خوانده و آسیبشناسی کرده است و برای در امانماندن کتابخانه خود، تلفیق موزه و کتابخانه را به کار برده است. درست جایی که کتابخانه تهدید میشود، موزه کارش را شروع میکند. به واسطه موزه یک شبکه تنیدهتر و گستردهتر ایجاد می شود.
وی با اشاره به اینکه با تغییر حکومتها، کتابخانههای بسیاری آتش زده شد، تصریح کرد: تعصبات مذهبی و سیاسی همیشه خطراتی برای آثار ما ایجاد میکند چون کتابها حاوی علم و ایدئولوژی هستند این خطر برای آنها بیشتر است. در ایران نهادی داریم که بیش از هزار سال تغییر نکرده و آن موقوفه حضرت رضا (ع) است. از نظر تاریخی و هنری بیشترین مجموعه آثار در آستان قدس رضوی است. حکومتهای مختلفی آمدند اما این نهاد همچنان حفظ شد و گسترش پیدا کرد. هوشمندی حاج حسین ملک این بود که مفهوم جدید موزه و کتابخانه را در قالب وقف آورد و موقوفه خود را هوشمندانه وقف آستان قدس رضوی کرد.
رکنی با بیان اینکه نصف ایران وقفی است اما بیشتر موقوفات فرهنگی از بین رفتهاند، گفت: امروز مفهوم جدیدی برای موزه به وجود آمده که پویا و گسترده است و تلفیقی از وقف و کتابخانه است. الگوگیری از حاج حسین ملک میتواند به بنیان وقف و رشد و گسترش کتابخانهها و موزهها کمک کند.
موزه، تجلیگر فرهنگ، سیاست و هنر
دکتر الهام ملکزاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سخنران دیگر این نشست بود که پیرامون «ویژگیهای ترویجی، آموزشی، راهبردی موزهها در غنیسازی فرهنگی با مطالعه موردی موقوفه موزه ملی چرچیل» سخنرانی کرد.
وی با اشاره به اینکه موزهها فقط مکانی برای گردش و دیدار نیست، گفت: موزهها مراکز علمی و آموزشی تلقی میشوند. نمونههایی از ابداعات بشر در طول تاریخ تا نمادهای رفتاری، سیاسی، فکری و فرهنگی را میتوان در موزهها مشاهده کرد.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اینکه موقوفه موزه چرچیل واقع در ایالت میزوری آمریکا است، گفت: در سال 1946 رییس کالج وستمینستر از چرچیل نخستوزیر وقت انگلیس که آن زمان اسطورهای بوده، دعوت به عمل میآورد. در 5 مارس 1946 چرچیل میپذیرد و یک سخنرانی معروف به اسم پردهآهنی میکند. کالج وستمینستر میخواست پایهگذار یک موزه به اسم چرچیل باشد. در سال 1961 اولین سنگ بنای موزه گذاشته می شود و ساخت آن چهار سال طول میکشد. این مکان اول به صورت محل یادبود و کتابخانه بود و بعد به نتیجه میرسند که ظرفیت توسعه دارد و در نهایت موزه چرچیل را با همان اسم بنا میکنند. بلاهای زیادی در تاریخ بر سر کلیسای سنت مری آمد.کالج وستمینستر بازسازی کلیسا را پذیرفت.
وی ادامه داد: در سال 1967 آخرین قطعه کلیسای سنوری وارد ایالات متحده شد. در سال 1969 موزه چرچیل در زیر این کلیسا افتتاح شد. در 2006 ترمیم و بازسازی شد و در 2009 از طرف کنگره آمریکا با عنوان موزه چرچیل نامگذاری شد. اینجا کارکردهای موزه های وقفی خود را نشان میدهد. یکی از آنها ایجاد نمایشگاه و گالری هایی بود که تداعیکننده زندگی و زمانه چرچیل بود. مجموعهای که بیرون کلیساست، اثر هنری از نوه چرچیل است. موزه چرچیل از سیاستمداران و سرشناسان برای سخنرانی دعوت به عمل میآورد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: گفتوگو و تعامل، ساخت و حفظ مجموعههای مربوط به چرچیل، کمک به غنیسازی فرهنگی از طریق برنامههای آموزشی، توسعه منابع دانشگاهی به منظور توسعه منابع آموزشی، چهار مؤلفه مورد توجه موزه چرچیل است. فعالیتهای این موزه فرصت را برای افرادی فراهم میکند که از شهرت بینالمللی بهرهمند شوند. کالج وستمینستر جزء وظایف خود میداند که فارغالتحصیلان را مبتنی بر صداقت و مسئولیت تبدیل به سیاستمداران مطرح کند.
ملکزاده با بیان اینکه بیشتر وجه ساختار موقوفه موزه چرچیل بر وجه داوطلبانه آن است، گفت: کل این ساختار با کار داوطلبانه جلو میرود. تعیین تکالیف با توجه به مهارت، علاقه و آموزش، در دسترس بودن، دریافت راهنمایی و آموزش و نظارت برای مشاغل داوطلبانه مد نظر قرار گرفته است. تقدیر از داوطلبان به صورتهای معنوی، اجتماعی و مادی صورت میگیرد. این موزه علاوه بر کارکردهای خود دورههای آموزشی برای دانشجویان در نظر میگیرد. این موقوفه در حقیقت با یک برنامه استراتژیک برای پرورش رهبران آینده فعالیت میکند.
دیدگاه خود را بنویسید